.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي صبح امروز


كيهان

«شليك حقوقي به بي عملي سياسي» عنوان يادداشت روز روزنامه كيهان به قلم حسام الدين برومند است كه در آن مي‌خوانيد:
چشم انداز تحولات منطقه بنابرشواهد و قراين غيرقابل خدشه حكايت از آن دارد كه علي رغم توطئه هاو كارشكني‌هاي قدرت‌هاي غربي خيزش و خروش ملت‌هاي مسلمان و بيداري اسلامي مسير را براي خاورميانه‌اي منهاي سيطره و نفوذ آمريكا و اذنابش فراهم كرده است.

در اين ميان رسانه ها و مطبوعات آمريكايي و صهيونيستي از «فارين پالسي» تا «جروز الم پست» اعتراف مي‌كنند هژموني ايالات متحده در كشاكش حركت شتاب آلود بيداري اسلامي و گسترش نفوذ ايران اسلامي روبه افول است.

بيشترين سرزنش ها از سوي همين دست رسانه ها و نشريات نيز متوجه رئيس جمهور آمريكاست كه به اعتقاد آنان، مديريت نادرست و ضعيف دولت او منجر به آن شده است تا نه تنها خاورميانه با مختصات آمريكايي- صهيونيستي شكل نگيرد بلكه تحولات منطقه به نفع جبهه مقاومت و بخصوص ايران اسلامي رقم بخورد.

اينجاست كه واهمه و هراس دان مريدور، آويگدور ليبرمن، بنيامين نتانياهو تا اوباما و رابرت گيتس و جفري فلتمن و هيلاري كلينتون، الگوپذيري از انقلاب اسلامي در منطقه كه طي هفته ها و ماههاي گذشته بارها و به كرات به زبان آوردند اكنون به شوك و يك استراگيجي مبدل شده است؛ چرا كه تمامي برآوردها و محاسبه ها- حتي با خط كش آمريكايي- چشم اندازي در افق پيش روي آنها ترسيم مي‌نمايد كه بيداري اسلامي به پيشاهنگي جمهوري اسلامي ايران مي‌رود تا خاورميانه‌اي با مختصات اسلامي و ضد آمريكايي- صهيونيستي را به عينيت برساند.

نشانه اين واقعيت را بايد در ارزيابي شوراي روابط خارجي آمريكا ديد كه اواخر هفته پيش خاطرنشان مي‌كند ائتلاف ضد ايراني آمريكا پس از وقوع تحولات منطقه از هم پاشيده است و تقلاهاي واشنگتن براي سامانده يك ائتلاف از رژيم‌هاي عربي بر ضد ايران اسلامي بطور كامل با شكست مواجه شده و مردم كشورهاي عربي با حاكمان خود موافق نيستند.

اما آنچه در بحبوحه تحولات منطقه تا رسيدن به آن چشم انداز نگراني ملت ها و افكار عمومي را در پي داشته است اوج گرفتن موج گسترده نقض فاحش حقوق بشر و حقوق بشر دوستانه در بحرين، يمن، ليبي و... است كه تنها اقدام سازمان ها و نهادهاي بين المللي يا سكوت بوده است يا متأسفانه همدستي و همراه با مجرمان بين المللي. !!

در اين ميان وضعيت و موقعيت «بحرين» به علت جنايات و تجاوزات آشكار آل خليفه و آل سعود متمايزتر است. چند هفته پيش با سفر رابرت گيتس وزير جنگ آمريكا به منامه علي رغم چراغ سبزي كه واشنگتن نشان داده بود تا آل خليفه به سركوب شديد اعتراضات مدني و مردمي بحرين بپردازد اتفاق شنيع تر، قشون كشي آل سعود به بحرين بود تا به دستور ايالات متحده و با ادعاي سست و پوچ نيروهاي سپر جزيره مردم مسلمان بحرين را به خاك و خون بكشاند. بي عملي ها و انفعال در برابر كلكسيوني از جنايات آل خليفه و آل سعود عليه ملت مظلوم و بي دفاع بحرين اكنون كار را به جايي رسانده است كه در ادامه سفرهاي پياپي مقامات آمريكايي به بحرين، اين بار در هفته گذشته «جفري فلتمن» معاون وزير خارجه آمريكا به منامه گسيل شود و پس از آن جنايت جديد حاكمان دست نشانده آل سعود و آل خليفه مبني بر تهديد عفت زنان بحريني در دستور كار قرار بگيرد و در نهايت در روزهاي گذشته وقيحانه و بي شرمانه كشف حجاب زنان مسلمان و چادر از سر آنها كشيدن عملي شود. !!

اكنون پرسش كليدي كه در جان مسلمانان بخصوص برادران و خواهران ايران اسلامي شعله گرفته اين است كه در برابر اين همه جنايات و تجاوزات مشمئزكننده و ددمنشانه چه بايد كرد؟


جمهوري اسلامي

«ضرورت تجديدنظر در ضوابط تدوين و تصويب بودجه» عنوان سرمقاله روزنامه جمهوري اسلامي است كه در آن مي‌خوانيد:
لايحه بودجه سال جاري بنابه گفته‌هاي برخي اعضاي هيأت رئيسه و كميسيون تلفيق مجلس شوراي اسلامي قرار بود امروز به صحن علني آورده شود تا نمايندگان بودجه سال 90 را پس از سپري شدن بيش از يك ماه از اين سال بررسي و تصويب كنند، اما عصر ديروز اعلام شد كه بار ديگر به تأخير افتاده است.

گذشته از اينكه چنين تأخيري در بررسي، تصويب و ابلاغ بودجه كه محصول تأخير ارائه آن از سوي دولت به عنوان تدوين كننده مهمترين سند مالي سال است، چه پيامدها و نتايج نامطلوبي بر اقتصاد كشور در كوتاه مدت و ميان مدت برجا خواهد گذاشت به نظر مي‌رسد در اين مقطع زماني و با توجه به مهلتي كه نمايندگان مجلس براي بررسي لايحه بودجه تا پايان ماه جاري در اختيار دارند، لازم است وسواس و دقت نظر بسياري در بررسي و تصويب جزئيات بودجه به خرج داده شود تا بتوان بخشي از هزينه‌هاي تأخير در ارائه بودجه را با تصويب مواردي دقيق و حساب شده از بين برد يا به حداقل ممكن رساند.

اما نكته‌اي كه بيش و پيش از ورود به محتوا و جزئيات لايحه بودجه بايد مورد توجه نمايندگان مجلس قرار بگيرد، تدارك ساز و كار و چارچوب مشخصي است كه در چارچوب آن، تخلف هر كدام از دستگاه‌ها و نهادهاي ذي نقش در تدوين، بررسي، تصويب و ابلاغ بودجه‌هاي سنواتي با جدي‌ترين و شديدترين مجازاتهاي قانوني ممكن مواجه شود.

شايد استفاده از كلمه "مجازات" در نگاه نخست، خشن و يا خارج از قواعد ادبياتي جاري در عرف روابط بين قوا و نهادها و دستگاه‌ها به نظر بيايد ولي واقعيت اين است كه فارغ از اينكه ايجاد مشكل در روند و مسير قانوني پذيرفته شده و مسبوق به سابقه تدوين تا ابلاغ لايحه بسيار مهمي مانند بودجه سالانه كشور از سوي هر دستگاه، قوه يا مسئولي پديد آمده باشد، چنين تخلفي بايد با شديدترين واكنش‌هاي قانوني مواجه شود چرا كه پيامدها و عواقب اين تعلل‌هاي سهوي يا عمدي گريبانگير تمام كشور و آحاد جامعه از فقيرترين تا غني‌ترين افراد خواهد شد.

از اين رو به نظر مي‌رسد تدوين يا بازبيني در ضوابط قانوني ناظر بر تدوين، ارائه و تصويب چنين لوايح حساسي جزو اساسي‌ترين مسائلي است كه بايد در اولويت كاري تمامي نهادهاي مسئول قرار بگيرد. البته در اين موضوع، نكته اساسي كه در تدوين اين چارچوب قانوني توجه به آن بسيار ضروري است. خروج از دايره بسته مصداق‌هاي موجود و نگاه به تمامي صور محتمل و ممكن است. به عبارت ديگر، ممكن است از آنجايي كه دولت از نظر قانوني وظيفه تدوين بودجه را برعهده دارد، بيش از ساير دستگاه‌ها و قوا خواسته يا ناخواسته در بروز تأخير يا.. در روند تدوين و تصويب بودجه نقش داشته باشد، آنچنان كه بعضاً در سالهاي اخير اينگونه بوده است، اما بررسي ساختار قانوني و تعاملات نهادهاي مسئول قانوني در قانون اساسي جمهوري اسلامي به وضوح نشان مي‌دهد كه كاملاً ممكن و محتمل است كه اين قبيل تأخيرها... به واسطه اهمال، ناكارآمدي و يا حتي فراواني مشغله‌هاي حاشيه‌اي از ناحيه ساير نهادها و دستگاه‌هاي ذي مدخل در تدوين و تصويب بودجه هم بوجود آيد.

ناهماهنگي ميان مجلس و دولت در مورد لايحه برنامه پنجم يا تداخل زمان و اولويت بررسي لايحه هدفمندي يارانه‌ها از نمونه‌هايي هستند كه شايد با قاطعيت نتوان هيچكدام از دستگاه‌ها و قوا را به تنهايي در بروز تأخيرهاي پديد آمده در بررسي آنها مقصر قلمداد كرد. از اين رو در تدوين راهكارهاي مناسب براي جلوگيري از تكرار چنين مواردي دو نكته اساسي بايد مورد توجه جدي قرار بگيرد؛ نخست اينكه اصل را بايد بر پيشگيري گذاشت، بدين معني كه با ايجاد تغييرات احتمالي لازم در سررسيد قوانين موضوعه زمان‌دار مانند برنامه‌هاي پنجساله و... حتي المقدور از همزماني و تداخل زمان تدوين و ارائه آن به نهادهاي بررسي كننده و تصويب كننده جلوگيري بعمل آورد.

دوم اينكه با نگاه جامع، شيوه‌هاي تنبيه و مجازات قانوني براي خاطيان حقيقي و حقوقي كه خطاهاي سهوي يا عمدي آنان به بروز اختلاف در روند تدوين، بررسي، تصويب و ابلاغ قوانين زمان‌دار كشور مانند بودجه، برنامه‌هاي پنجساله و... مي‌شود، بايد تمام احتمالات ممكن را در بروز مشكل از سوي تمامي قوا، نهادها و دستگاه‌هاي ذي نقش و مرتبط با تدوين، ارائه و تصويب اين قبيل قوانين را در نظر گرفت تا در آينده شاهد بروز چنين مشكلاتي نه از ناحيه تدوين كنندگان، نه از سوي بررسي و تصويب كنندگان و نه از جهت ابلاغ كنندگان نباشيم و همين امر سبب شود نارسائي‌ها در حوزه مجريان نيز براي هميشه برطرف گردد.
 

رسالت

«پارادوكس نظر و عمل سياسي» عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم محمد مهدي انصاري است كه در آن مي‌خوانيد:
سال 90 همچون بسياري از سال‌هاي تاريخ سياسي جمهوري اسلامي، سال انتخابات است. 12 اسفند هم به عنوان روز تعيين منتخبان ملت در مجلس نهم مشخص شده و علي‌الاصول هر سه حوزه "حاكميت"، "نخبگان سياسي" و "سازه‌هاي سياسي- اجتماعي" موثر بر افكار عمومي، بايد با تقويت فضاي مبتني بر عقلانيت و آرامش، زمينه ساز مشاركت مبتني بر فهم و درك عميق همگاني باشند...

 اين گزاره يعني تعامل سه حوزه فوق‌الذكر براي مشاركت حداكثري بيانگر ايده آلي مطلوب و آرماني محقق شدني در انديشه سياسي ماست و اگر براي نظام‌هاي سياسي غربي و غيرديني، يك روياي دست نيافتني است براي انديشه سياسي اسلام يك ضرورت و غايت لازم الاتباع است. روح فرايندهاي سياسي در جمهوري اسلامي نه يك مسئله شعاري و تبليغاتي، كه ماهيت و غايت آن است. اما آيا اين آرمان و غايت در عالم واقع و مناسبات جاري جامعه دنبال مي‌شود؟ و يا بهتر است اين طور بپرسيم تا چه ميزان به دنبال اين آرمان مهم هستيم؟!

ادعاي اين نوشتار آن است كه اصول انديشه سياسي جمهوري اسلامي بين برخي از سياسيون و خواص- كه البته بسيار هم در شئون قدرت سياسي تاثير گذارند- با معضلي به نام "شكاف تئوريك (حوزه نظريه) و پراتيك (حوزه عمل) مواجه شده است. خيلي شفاف بخواهيم بگوييم يعني همين كه بين حرف تا عمل ما فاصله افتاده و فكر مي‌كنيم مي‌توان با تشخيص‌هاي قائم به شخص يا اجتهادهاي حزبي و گروه كارها را پيش برد بي‌آنكه به اصول و مباني فكري نظري انقلاب آسيبي برسد. البته اين، خوشبينانه‌ترين تصوري است كه مي‌توان در اين خصوص مد نظر داشت. واقعيت در خيلي از موارد عبارت است از اينكه رياكاري سياسي دامن برخي از فعالان عرصه سياست و قدرت ما را فرا گرفته كه در مقام حرف و نظر چنان مقدس مآبانه در دفاع از جمهوري اسلامي و ولايت فقيه و دلسوزي براي نظام و مردم ژست مي‌گيرندكه كسي را ياراي عرض اندام در برابرشان نيست، چون فقط آنها انقلابي هستند! اما همين‌ها سر بزنگاه‌هاي حساس يا آن گاه كه منافع ايشان به مخاطره افتد، با رعايت مصالح خود و بي‌توجه به مصالح نظام هر طور كه بخواهند عمل مي‌كنند! البته باز هم نمي‌توان به آنها خرده گرفت كه چرا از اصول، عدول كرديد؟ چون فقط آنها درست مي‌فهمند...

در فاصله زماني 20 روزه اخير، مباحث و سوژه‌هايي در فضاي عمومي جامعه مطرح گرديده كه تذكرات دلسوزان از يك سو و بگو مگوهاي تند سياسي و تقابل‌هاي منفي بين برخي سياسيون و تريبون‌داران را در پي داشته است. انگ‌زني و تهمت و نفي طرف مقابل نيز با تندترين تعابير و الفاظ دنبال شده است. همه هم فكر مي‌كنند طيف بر حق و جبهه حقيقت همان‌ها هستند و تنها ايشان براي رضاي خدا و منافع خلق خدا گام بر مي‌دارند و در مقابل افرادي و جريان‌هايي انحرافي هستند كه بايد سركوب و منكوب شوند زيرا به نظام و انقلاب ضربه مي‌زنند!

تهيه وتوزيع سي دي "ظهور بسيار نزديك است"، اظهارات موهن برخي افراد و تريبون داران در محافل به اصطلاح خصوصي كه به سرعت جنبه رسانه‌اي و عمومي پيدا مي‌كند، قضيه استعفاي وزير اطلاعات، اتهام‌زني به برخي وزيران دولت همچون انتشار خبري در يكي از سايت‌ها مبني بر بهائي بودن عمه فلان وزير! خيز برداشتن جريان‌هاي افراطي در طيف‌هايي چون هيئات مذهبي، مطبوعات و سايت‌ها، هنرمندان و سينما و... سرفصل‌هاي مهمي بوده‌اند كه سوژه مطالب و تحليل‌ها و بگومگوها را در دو سه هفته گذشته شكل داده‌اند.

چنين فضايي در سطح عموم جامعه هم اين ذهنيت منفي را بر جاي گذاشته كه اين انگ زني‌ها و رقابت‌ها نه براي منافع ملت و كشور كه از باب حب و مقام وقدرت و لج و لجبازي‌هاي سياسي است كه در سال انتخابات رونق گرفته است.

با ارزيابي و تحليل اوج‌گيري چنين فضايي كه البته بيشتر از طريق اشكال مختلف رسانه‌هاي همگاني كشور به آن دامن زده مي‌شود، مي‌توان سه مسئله را مورد تاكيد و بررسي قرارداد؛ اول اينكه رگه‌‌هاي گرايش به بي‌اخلاقي و بداخلاقي سياسي بين عده‌اي از خواص و دست اندركاران قدرت و سياست، پر رنگ‌تر از قبل شده است. دوم اينكه شكاف بين نظريه و عمل سياسي ما عميق‌تر شده و با اينكه اهداف و ماموريت‌هاي آرماني و روشني در انديشه سياسي اسلام و قانون اساسي جمهوري اسلامي ترسيم شده اما نوبت عمل كه مي‌رسد بسياري از احزاب و نخبگان و تصميم سازان ما به هر علت لنگ مي‌زنند. سوم اينكه سواد رسانه‌اي و به تعبيري كياست سياسي و رسانه‌اي در بين سياسيون و نخبگان ما در سطح قابل قبولي نيست. از تريبون‌داري كه خود در قالب "رسانه‌ سنتي" فعاليت مي‌كند و اساسا بايد يك "آدم رسانه‌اي" باشد خيلي بعيد است كه در دنياي كنوني و شرايط فعلي جامعه در ميان چند نوچه و پامنبري و هوادار خود تحت عنوان "محفل خصوصي" صحبت كند و بعد كه موضوع رسانه‌اي مي‌شود و كلي هزينه براي نظام ايجاد مي‌كند عذر و تقصير آورد!

به هر روي عوامل پيدا و پنهاني در اركان و ساختارهاي تاثيرگذار جامعه نفوذ كرده‌اند كه چاشني ناآگاه و افراط و تفريط‌هاي برخي از خواص نيز با آن همراه مي‌شود و جز زير سئوال رفتن مشروعيت دولت و حتي نظام، تفرقه بين نيروهاي اصيل انقلاب و طبعا عقب ماندن از قافله رشد و پيشرفت پيامد ديگري براي كشور و ملت متصور نيست.


قدس

«راهبردهاي ولايت در عرصه داخلي و جهاني» عنوان سرمقاله روزنامه قدس به قلم غلامرضا قلندريان است كه در آن مي‌خوانيد:
حضرت آيةا... خامنه‌اي رهبر معظم انقلاب اسلامي، صبح ديروز در ديدار پرشور هزاران نفر از مردم استان فارس، در سخنان بسيار مهمي، ضمن تبيين شرايط حساس کنوني جهان و منطقه، با توجه به بيداري اسلامي، همه مردم و مسؤولان را به حفظ اتحاد و انسجام و کار و تلاش بي وقفه، و بهانه ندادن به دست دشمنان نظام اسلامي توصيه کردند و سخنان مهمي را در اين زمينه ايراد نمودند که به برخي از آنها اشاره مي‌شود:

دخالت نکردن در تصميمهاي دولت
رهبري فرمودند: «بنده هيچ گاه بناي دخالت در تصميمها و کارهاي دولت را ندارم، مگر آنجايي که احساس کنم مصلحتي مورد غفلت قرار گرفته است. » تاکنون مشي مقام معظم رهبري در برخورد با قضايا به نحوي بوده است که حتي شائبه ديکته شدن قضايا را نيز در اذهان به وجود نمي‌آورد. اين سخنان، ناظر به موضوع وزارت اطلاعات است که پس از مخالفت رهبري، برخي رسانه‌هاي بيگانه با جوسازي، تلاش کردند بستر شکل گيري شايعه اختلاف دولت و رهبري را در اذهان ايجاد کنند، غافل از اينکه جايگاه ولايت فقيه در باور اسلامي و شيعي جامعه، هرگونه سخن ناصواب را بي اعتبار مي‌سازد. رئيس جمهور تاکنون بر اساس اين ديدگاه، تابع رهبري بوده است و امکان هرگونه سؤاستفاده از دشمنان و پادوهاي داخلي آنها که با ذوق زدگي خاصي دوگانگي در حاکميت را بر اساس گفتمان دوران اصلاحات مطرح نمودند، سلب نموده است.

با وجود اين، دولت بايد نسبت به اين موضوع آگاه باشد که در موقعيت و شرايط کنوني، بدخواهان نظام اسلامي، به تعبير رهبر انقلاب همچون گرگ در کمين نشسته‌اند تا از کم اهميت ترين قضايا، بهانه‌اي بتراشند و با انواع تبليغات رسانه‌اي و تهاجمهاي رواني، با هدف اختلاف افکني و ايجاد گسست و انشقاق در بدنه نظام، خيانتهاي سياسي خود را پيگيري نمايند. از اين رو، بويژه در موضوع عزل و نصب مقامات و ساير امور اجرايي کشور، مي‌طلبد که تأمل و تدبر بيشتري نسبت به گذشته صورت گيرد تا خوراک تبليغاتي دشمنان با غفلت از برخي مصلحتها، فراهم نگردد.

حق محوري، کليد اصلي پيشرفت ملتها
اگر ملتي بر مواضع حق خود ايستادگي کند، نه تنها به نتيجه مطلوب مي‌رسد، بلکه موانع دشمنان را يکي پس از ديگري از پيش رو برداشته و مي‌تواند براي ديگران نيز الگو شود. ملت ايثارگر و غيور ايران اسلامي دستاوردهاي باورناپذير و چشمگير خويش را مديون فرهنگ مقاومت مي‌داند که توانستند در دوران تحريم، پله‌هاي توسعه را در ابعاد گوناگون طي کنند. اگرچه بدخواهان با استفاده ابزاري از نهادهاي بين المللي حقوقي تلاش کردند زمينه پيشرفتهاي ايران را سد کنند، ولي اراده ملت ايران بر اين موانع غالب گرديد. در شرايط کنوني، با وجود فضاسازي منفي عليه ايران، کشورهاي منطقه و خارج از منطقه در عرصه‌هاي گوناگون به ايران اقتدا کرده و در پي استفاده از تجربيات جمهوري اسلامي مي‌باشند. آخرين نمونه آن را در نشست نيويورک و صندوق بين المللي پول مي‌توان مطرح نمود، چنانکه اين نهاد بين المللي از ايران تقاضا نمود تجربه موفق هدفمندي يارانه ها را در اختيار ديگر کشورها قرار دهد.

مجرم اصلي حوادث منطقه، مستکبران و شبکه صهيونيستي
رهبري در فراز ديگري از فرمايشاتشان، مجرم اصلي رخدادهاي کنوني جهان اسلام را دنياي استکباري و صهيونيسم بين الملل معرفي کردند. نظام سلطه و اتاقهاي فکر صهيونيسم که نمي‌توانند شاهد استقلال ملتها باشند، زمينه برخوردهاي قهري را فراهم و از حاکمان مستبد و وابسته حمايت مي‌کنند. امروز تيپولوژي موضعگيري غربيها در حوادث منطقه، بيانگر اين ادعاست. ناتو با هدف دستيابي به 44 ميليارد بشکه نفت بزرگترين دارنده نفت قاره آفريقا، در اقدامي مشترک، غيرنظاميان ليبيايي را هدف قرار داده تا ضمن حفظ منافع خويش، از به قدرت رسيدن يک دولت مردمي مستقل جلوگيري کند. بر کسي پوشيده نيست، در سير حوادث منطقه، بيشترين ضرر متوجه صهيونيستهاست که بارها اين نگراني را در اظهاراتشان علني کرده‌اند.

صراحت در موضعگيري جمهوري اسلامي
جمهوري اسلامي در بيان مواضع خويش بر اساس مباني فکري و ايدئولوژيک خود، همواره مدافع جبهه ملتها و حامي مستضعفان در مقابل زورگويان بوده است. به عبارت ديگر، ايران کشوري ماجراجو نيست و همين طور، نسبت به تحولات مرتبط با مسلمانان، بي اعتنا نخواهد بود. جمهوري اسلامي براي اين رفتار خود مبناي اعتقادي و انساني دارد و براي انجام اين وظيفه ضمن نهراسيدن از عربده‌هاي ديگران، همواره پيشقراول دفاع از مظلومان عالم بوده است. جمهوري اسلامي بر اساس اين فرمايش پيامبر اعظم(ص) که مي‌فرمايند: «من اصبح لا يهتم به امور المسلمين فليس به مسلم» بر فعاليتهاي رسانه‌اي و ديپلماتيک خويش براي دفاع از ملل به پا خاسته اقدام مي‌نمايد.


سياست روز

«اصل، حمايت از ملت‌هاي آزاديخواه است» عنوان سرمقاله روزنامه سياست روز به قلم امير نيكان فاضل است كه در آن مي‌خوانيد:
انقلاب اسلامي به رهبري مرجعيت معظم شيعه در بهمن 57 داراي ريشه‌ها، عوامل، ويژگي‌ها و آرمان‌هاي صريح و روشني است.

يكي از اهداف مهم انقلاب ايرانيان كه منجر به استقرار جمهوري اسلامي شد، دفاع و حمايت معنوي از خواست به حق ملت‌هاي استقلال‌طلب و آزادي‌خواه بوده و هست.

در اين حوزه تفاوتي ميان رنگ، نژاد و مذهب ملت‌ها وجود ندارد و دفاع ايران از آزادي‌خواهان و آزادي‌خواه هيچگاه در راستاي تامين منافع كشور تعريف نشده است.

اين ويژگي در مقابل سياست‌ كشورهاي غربي است كه هرگاه منافع آنها ايجاب كند، از يك موضوع دفاع و اگر اين امر نافي منافع مادي آنها باشد، در تقابل با آن وارد عمل مي‌شوند.

براي اثبات اين امر مي‌توان به رخدادهاي اخير منطقه خاورميانه و شمال آفريقا اشاره كرد.

كشورهايي مانند آمريكا و انگليس وقتي منافعشان با حذف ديكتاتور قذافي هم راستا شد، علي‌رغم اينكه بيش از چهل سال از وي حمايت كرده بودند، وارد عمل شده و پا را تا حد مقابله نظامي فراتر بردند.

بهانه اين مداخله نظامي كشته شدن انقلابيون ليبي به دست ارتشيان قذافي عنوان شد.

از سوي ديگر آل خليفه در بحرين همان شيوه ديكتاتور ليبي را در پيش گرفت با اين تفاوت كه تنهايي دست به كشتار مردم بي‌دفاع كشورشان نزدند و با اجير كردن مزدوران ديگر كشورها به ويژه آل سعود، آنان را نيز در جنايت خويش شريك كردند.

كساني كه به ماهيت اصلي سياست خارجي آمريكا و انگليس پي نبرده‌اند، توقع داشتند اين دو كشور در مقابل بحرين نيز اقدامي مشابه با ليبي در پيش گيرند، غافل از اينكه منافع مادي غرب و به ويژه تامين امنيت متزلزل رژيم صهيونيستي در ليبي و مصر حرف اول را مي‌‍زد و نه سرنوشت انقلابيون اين كشور.

به همين دليل غربي‌ها نه تنها عليه آل خليفه به دليل كشتار مردم بي‌گناه موضع نظامي نگرفتند، بلكه با استقرار و افزايش نيروهاي نظامي خويش در عمل از ديكتاتور مستقر در بحرين دفاع كردند.

حال موضع جمهوري اسلامي در قبال اين وقايع چيست؟ پاسخ اين سوال در ماهيت انقلاب اسلامي و ويژگي‌هاي آن نهفته است. همانطور كه گفته شد حمايت معنوي و دفاع از ملت‌هاي آزادي خواه و استقلال طلب از جمله ويژگي‌هاي اصلي انقلاب ما است.

لذا طبيعي است ايران بايد موضعي آشكار در قبال حكومت‌هاي ديكتاتور مستقر در مصر، ليبي، تونس، يمن و بحرين اتخاذ كرده و در دفاع از انقلابيون اين كشورها وارد عمل شود.

اما در كنار رخدادهاي اخير در منطقه و شمال آفريقا، اخباري از اعتراضات مردمي در سوريه نيز در رسانه‌هاي بين‌المللي منتشر شده و متاسفانه گزارش‌هاي نگران كننده‌اي از اين كشور اسلامي به گوش مي‌رسد.

بلافاصله پس از نخستين اعتراضات مردمي در سوريه برخي از كارشناسان داخلي و خارجي خواستار موضع‌گيري صريح ايران در قبال اين موضوع شدند.


استفاده از اين خبر فقط با ذكر نام شمال نيوز مجاز مي باشد .
ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 3.266 seconds.